نتایج جستجوی عبارت «احمد عابدین زاده دبستان فرهمندی مدرسه ولی‌عصر(عج) هنرستان فنی شهید باهنر والفجر 8 21/11/1364 27/11/1364 فاو ـ ام‌القصر 27/11/1364» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دریادلان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
رهرو به حریم و کشتیبان خدا زاده طوفان و خشم موجها ما به دریای حقیقت می‌رویم زاده ابریم و رعد و شبنمیم موج و طوفان را گریز از خشم ما کوسه‌ها شرمنده از عصیان ما هم به بر و بحر مردان رهیم در ره ایمان خود جان می دهیم سینه پرموج دریا راه ماست معنی عشق و شرافت کار ماست هم بدریای شرف موجیم موج رهروان قله اوجیم، اوج سینه‌مان گسترده چون پهنای بحر قهرمان توفنده چون فریاد ابر ساحل عشق و رهایی در کلام سرخ ماست آتشین عشق نهانی در پیام سرخ...
به یاد شهید محمد مجید جاوید
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شـد شهید دیگری‌ تقدیم‌ قـرآن، ‌حجه الله بارک الله نوجوان جاوید همچون ماه کنعان، حجه الله بارک‌الله نـوجوان‌ جـاوید عـازم ‌سوی‌ رضوان، ‌حجه الله‌ ‌بارک الله لاله با صدشوق آمد در گلستان، حجه الله بارک الله در ره اسلام و ایمان گشته قربان حجه الله بارک الله تا به راه حق قدم زد این جـوان پـاک ایمان هر زمان می‌بود اندر راه‌ دینش‌ سخت بنیان بود اسلامش هـدف جـــانـباز انـــدر راه قـــرآن بسته ‌با خلاّق ‌خود جانانه ‌پیمان، ‌حجه‌الله ‌بارک‌الله شد شهید دیگری تقدیم قرآن، حجه الله...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم هم‌سنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض می‌کنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گل‌های بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر می‌خواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که ان‌شاءالله خوب است. همین‌طور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچه‌های کوچه و...
به یاد شهید محمد علی منوری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
منوری جان فدا، کرده براه خدا منـوری جـان فـدا کرده به راه خـدا ‌‌ داده سر وجان‌خویش‌ در پی‌ امر اله در ره ‌قرآن ‌و دین‌ جان ‌به‌کف و با وفا ز بهر فرمان حق، رضا بجان بد رضا منوری جان فدا، کرده براه خدا چون‌ به ره ‌عشق‌ حق‌ عاشق‌ وجانانه ‌بود بهر وصال خدا ز شوق پروانه بود به ‌جمع‌ یاران ‌خود گوهر یـکدانه بـود عجب‌جوانی‌ عفیف‌، نمونه‌ اندر صفا منوری جان فدا، کرده براه خدا ز پیروان ‌علی‌ ز عـاشقــان ‌حسین مطیع‌...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید ناصر آربز افغانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید ناصر آربز افغانی »
شهید ناصر آربز افغانی در سال 1342 در روستای چاه‌سوارآغا از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی و معتقد به اسلام پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کنار خانواده طی و برای کسب دانش به دبستان شهدای چاه‌سوارآغا قدم نهاد. دوره ابتدایی را با جدیت به اتمام رساند و به دلیل نبودن مدرسه راهنمایی در روستا و علاقه به شغل کشاورزی، ترک تحصیل و به شغل کشاورزی مشغول شد. انسانی مؤدب و پاکدل...
خط پدافندی تپه کدو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
تپه کدو یکی از تپه‌های استراتژیک منطقه غرب و مشرف بر پادگان حاج عمران عراق می‌باشد که در عملیات والفجر دو به تصرف نیروهای خودی درآمد‌. حفظ این تپه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. چون هر طرفی‌ که در آن مستقر می‌شد‌، بر کل منطقه حاج عمران اشراف داشته و می توانست تحرک نیروهای طرف مقابل را کاملا" کنترل و بر آن اجرای آتش نماید . نگهداری و حفاظت از این تپه در سال 1362 به گردان کمیل...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
عطر دل‌انگیز غنچه وجود غلامرضا، اولین روز از اسفندماه سال ۱۳۴۲، در یک روز سرد زمستانی در روستای کوشکک و در فضای خانه‌ای که با نور حق روشن بود پراکنده شد. دوران طفولیت را در آغوش گرم خانواده گذراند. هفت‌ساله بود که راهی دبستان شهاب شد و دوره ابتدایی را با نمرات عالی پشت سر گذاشت. دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد آغاز و به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آباده طشک مهاجرت کرد و در...
-داستان بابای مهدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچه‌های گردان کمیل و‌ سردار شهید علی اصغر سرافراز‌، حاج آقا بنایی می‌گوید‌: رزمنده‌ای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچه‌ای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به ‌علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچه‌های گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم‌، شهید علی اصغر مرتب با ‌ بابای مهدی شوخی می‌کرد...
شهدا سال ۶۶ -وصیت‌نامه شهید سعید رضا کاوه پیش‌قدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سعيد رضا کاوه پيشقدم »
بسم‌الله الرحمن الرحیم الهی کفی بی عزاً به‌سوی خدا روانه‌ایم، نمی‌دانم چه بنویسم و چه بگویم تا اندکی آتش درونم را تسکین دهد. نمی‌دانم که چرا امروز تصمیم به نوشتن این جملات گرفتم. شاید اینان آخرین کلماتی باشد که به نام وصیت‌نامه من به شما می‌رسد. البته نه وصیت که مرا نه بضاعت علمی و نه عملی است که توان وصیت به کسی یا چیزی باشد. پس توای عزیز! اینان را به‌عنوان سرگذشت انسانی غرق در مادیات زندگی بنگر و...
شهدا سال 65 -شعری از شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
بر سنگ مزارم بنویسید آشفته‌دلی خفته در این خلوت خاموش آنجا بنویسید که او زاده غم بود آزاده ز غم‌های جهان، گشته فراموش بر سنگ مزارم بنویسید که او عاشق غم بود، سراپوش آنجا بنویسید که او محنت و غم بود حالا عزم ملکی مرده کفن‌پوش بر سنگ مزارم بنویسید آزاده دلی خفته در این خانه آغوش آنجا بنویسید غمش عزت دل بود حالا شده سری از این برج جهان پوش بر سنگ مزارم بنویسید افسرده سری خفته در این پهنه بی‌هوش آنجا بنویسید که دل عرش خدا بود زیرا که بنای دل...